فروش طرح توجیهی ، طرح اشتغالزایی ،راه اندازی طرح پرورش گربه های وحشی
سیاهگوش یا کاراکال (Caracal caracal) یا منگولهگوش گربهسانی کوچک است که در خاورمیانه و آفریقا زندگی میکند.
کاراکال یکی از سنگینترین و سریعترین گربههای کوچک است و مطالعات ژنتیکی نشان میدهد که گربه طلایی آفریقایی و یوزگربه نزدیکترین خویشاوندان این گربهساناند.
نام
کاراکال نام فارسی این جاندار است.
به دلیل قدمت کاراکال در ایران از گذشته، روستایی با همین نام "کاراکال" در زیستگاه این گونه در استان لرستان و جود دارد.(روستای کاراکال)
کاراکال را نباید با گربهسان دیگری با نام علمی (Lynx لینکس) اشتباه گرفت که در گذشته وشق و در دوران معاصر سیاهگوش نامیده میشود. این دو جانور شباهت ظاهری زیادی به هم دارند و از جمله در داشتن گوشهایی سیاه اشتراک دارند. تا مدتها در طبقهبندیهای علمی جانورشناختی نیز کاراکال را در سردهٔ Lynx قرار داده و در زبانهای اروپایی از وی با نامهایی چون لینکس ایرانی یا صحرایی یا آفریقایی یاد میکردند. اما امروزه این جاندار را در سردهٔ خاص خود در زیرخانوادهٔ گربهسانهای کوچک قرار میدهند.
ویژگیهای جسمی
کاراکال از نظر ظاهری به وشق اورآسیایی شباهت دارد ولی کوچکتر است و جثهٔ لاغرتر و ظریفتر و دست و پای کشیدهتری دارد. جنس نر کمی از ماده بزرگتر است. وزن بدن بین ۱۶ تا ۲۲ کیلوگرم، طول بدنش ۵۵ تا ۹۰ سانتیمتر به اضافه ۲۲ تا ۳۴ سانتیمتر دم است و ارتفاع آن در ناحیه شانه به ۴۰ تا ۴۵ سانتیمتر میرسد. رنگ پوست بین قرمز شرابی، خاکستری، خاکی و گاه سیاه متغیر است. بچهها خالهای قرمز رنگ در ناحیه زیرین بدن دارند و رنگ بدنشان تیرهتر از بزرگسالان است. پوزه، گردن و قسمتهای زیرین بدن کاراکال سفید است و خطِ اشکِ سیاهرنگی دارند که از گوشهٔ چشم تا دماغ امتداد مییابد. صورتی کوچک با گوشهای بلند دارند که موهایی سیاهرنگ به ارتفاع ۵ سانتیمتر بر آن روئیدهاند. گوشهای کاراکال از گوش تمامی گربهسانان دیگر بزرگتر است. گوشها توسط ۲۰ عضله مختلف کنترل میشوند. این دستگاه حساس شنوایی امتیاز بزرگی در یافتن شکار برای کاراکال محسوب میشود.
زیستگاه
این حیوان در آفریقا (بهویژه در نواحی جنوبی) و آسیا از شبه جزیره عربستان تا غرب هندوستان زندگی میکند. زیستگاه کاراکال استپهای خشک، نواحی نیمهبیابانی، بوتهزارها، ساوانا و جنگلهای کمدرخت است و بهندرت در نواحی همیشه سبز و جنگلهای کوهستانی دیده میشود.
زیستگاه کاراکال در ایران مناطق بیابانی و نیمه بیابانی به ویژه حاشیه کویر مرکزی است. جنوبیترین مرز پراکنش این گونه در شهرستان استهبان و منطقه بهرام گور و شمالیترین آن در استان خراسان شمالی است. غربیترین گزارشها از کاراکال در استان ایلام و لرستان و شرقیترین آنها در خراسان جنوبی بودهاند. منطقه حفاظتشده عباسآباد نائین از بهترین زیستگاهها برای کاراکال است که هر سال گزارشهایی از مشاهده یا کشتار این حیوان در آنجا ارسال میشود.
طعمه
کاراکال اغلب جانورانی با وزن کمتر از ۵ کیلوگرم را طعمه خود میکنند؛ حیواناتی چون خرگوش صحرایی، هیراکس، جربیلها و موشها و پرندگان. گاهی به حیوانات بزرگتر از خود همچون غزال، آنتیلوپها، بزهای کوهی کوچک و بچههای شترمرغ هم حمله میکند و از کوچکترین گربهسانانی است که توانایی شکار حیوانات بزرگتر از خود را دارند. وی برای شکار حیوانات بزرگ پس از پریدن بر پشت آنها و گرفتن گردن با آرواره، گلوی آنها را میدرد. در هنگام شکار حیوانات بزرگ (بزرگتر از خرگوش صحرایی) به خوردن امعا و احشای داخلی بدن و بخشهای مرغوبتر گوشت اکتفا میکنند.
مهارت آنها در شکار پرندگان ستودنی است. سیاهگوش میتواند با پریدن در هوا یک یا حتی چند پرنده را بقاپد. سیاهگوشها میتوانند به مدت طولانی بدون آب زندگی کنند و آب بدن خود را از تا حد زیادی از بدن شکار تأمین میکنند.
رفتار
کاراکال تکزی و بهشدت قلمروطلب است. عمدتاً شبگرد و شبکارند ولی گاهی، بهویژه در نواحی خنکتر، در روز هم دیده میشوند. کاراکال در مناطق خشک قلمرو وسیعی دارند. در مراتع نامیبیا قلمرو سه کاراکال نر به طور میانگین ۳۱۶ کیلومتر مربع و در عربستان قلمرو یک کاراکال ۲۷۰ تا ۱۱۱۶ کیلومتر مربع (در فصلهای مختلف) اندازهگیری شدهاست. در یک منطقه کشاورزی در صحرای نگو اسرائیل هم قلمرو نرها به طور میانگین ۲۰۰ کیلومتر مربع بودهاست. وسعت قلمرو ارتباط مستقیمی با وزن بدن جانور و ارتباط معکوسی با فراوانی طعمهها دارد. قلمرو نرها تا ۵۰ درصد با یکدیگر همپوشانی پیدا میکند و میتواند شامل قلمرو چندین ماده بشود. در مناطق پرآب آفریقای جنوبی قلمروها بسیار کوچکتر است و قلمرو دو کاراکال نر به طور میانگین ۲۶٫۹ کیلومتر مربع و سه ماده به طور میانگین ۷٫۴ کیلومتر مربع بودهاست. قلمرو مادهها به طور کامل در داخل قلمرو نرها قرار میگرفت اما همپوشانی قلمرو مادهها با یکدیگر بین صفر تا ۱۹ درصد بود.
تولید مثل
کاراکال چند همسرند. جفتگیری کاراکال در تمام طول سال امکانپذیر است اما در زمانیکه تغذیه مناسبتر باشد محتملتر است چون تغذیه مناسب به باروری جنس ماده کمک میکند. دورههای فحلی مادهها ۱۴ روزه است و ماده حدود ۱٫۸ روز فحل میماند و با چندین نر به نوبت جفتگیری میکند.
دورهٔ بارداری ۶۸ تا ۸۱ روز و تعداد تولهها بین ۱ تا ۶ است. البته سیاهگوشهایی که در طبیعت زندگی میکنند حداکثر ۳ توله به دنیا میآورند اما در مورد حیوانات در اسارت که تغذیه مناسبی دارند این رقم میتواند بالاتر رود. بچهها بعد از ده روز چشم میگشایند. آنها از ۴ تا ۶ هفتگی گوشت میخورند و مادر آنان را در ۴ تا ۶ ماهگی از شیر میگیرد. تولهها در ۹ یا ۱۰ ماهگی مستقل میشوند ولی معمولاً تا ۱۴ یا ۱۵ ماهگی بالغ نمیشوند. طول عمر کاراکال در طبیعت به طور میانگین شش سال است اما در اسارت عمر ۱۹ سال هم مشاهده شدهاست.
رابطه با شیر
این جانور را در قدیم پروانه، پروانک، فَرانَک و شاطر شیر هم میگفتند؛ که این نامها به ارتباط بومشناختی این حیوان با شیر اشاره دارد. در مناطقی که این دو جاندار در کنار یکدیگر زندگی میکنند ارتباط نزدیکی میان آن دو دیده میشود و سیاهگوش بسیاری از اوقات از شکار شیر تغذیه میکند.
وابستگی متقابل شیر و کاراکال در آفریقا را بوفون، طبیعتدان قرن هجدهمی فرانسوی، توضیح دادهاست؛ در نواحی حاره آفریقا کاراکال در کنار شکارچیان بزرگی مثل شیر، کفتار و پلنگ زندگی میکند و به دلیل جثهٔ کوچک و ضعیفتر خود برای یافتن طعمه مشکلات زیادی دارد، از همین رو معمولأ ناچار میشود به باقیماندهٔ غذای همنوعان قدرتمند خود اکتفا کند ولی به دلایل امنیتی معمولأ ترجیح میدهد از غذای شیرها استفاده کند، چرا که شیر وقتی سیر میشود به هیچ حیوانی آسیب نمیزند، حتی در زمان برانگیخته شدن عصبانیت شیر هم با توجه به چابکی خود میتواند به سرعت خود را به نزدیکترین درخت رسانده و از درخت بالا برود و شیر برخلاف پلنگ نمیتواند بهخوبی او را تعقیب کرده و بالای درخت برود. به همین دلیل حتی گاهی دیدهمیشود که کاراکال برای تغذیه کاملأ در کنار شیر قرار میگیرد. از سوی دیگر کاراکال گاهی ناخواسته راهنمای شیر در پیدا کردن شکار میشود؛ قوهٔ بویایی کاراکال بسیار قویتر است و شیر با کمک شامهٔ تیز کاراکال میتواند حیوانات شکار را از فرسنگها دورتر پیدا کند.
سروال (Serval)، عضوی از خانواده گربه سانان با اندازهای متوسط است که غالبا در قاره آفریقا و مناطقی که در نزدیکی آب قرار دارند یافت میشود. سروالها از نظر ظاهری، علائم واضحی دارند که از مهمترین آنها میتوان به طرحهای خاص بر روی پوستشان، اعضای بدن بلن د که ظاهر سروالها را شبیه به یک چیتای کوچک کرده است و همچنین سر کوچکشان اشاره کرد.
سروالها حس بینایی، بویایی و شنوایی بسیار قوی دارند که این ویژگیها برای شکار کردن به آنها کمک خواهد کرد. گوشهای آنها به صورت مجزا حرکت میکنند و قادرند تا صداهای بسیار ضعیف را نیز دریافت کنند.
سروالها خزی به رنگ زرد یا نارنجی دارند که با طرحهای خاصی علامت گذاری شده است. جالب است بدانید که هر سروال طرح بدن خاص خود را دارد. سروالها به نسبت بدن خود، گردن بلندی دارند. بلندی گردن این پستانداران به حدی است که گاهی فاصله بین پاها تا سر سروالها ممکن است به ۷۵ سانتیمتر نیز برسد.
رژیم غذایی
پاهای عقبی سروالها بسیار قوی است به طوریکه به آنها امکان جهشهای بسیار بلند را میدهد.
سروالها گوشتخوارند و برای زنده ماندن حیوانات کوچک را شکار میکنند. سروالها غالبا از موشها و دیگر جوندگان تغذیه میکنند اما در کنار آنها ماهی، قورباغه، حشرات بزرگ و پرندگان نیز شکار میکنند. سروالها برای شکار طعمه خود از حس بویایی و شنوایی قوی خود بسیار بهره میبرند.
هنگامی که این گربه سانان به شکار خود نزدیک میشوند، با پنجههای قدرتمند خود شکار را از پا در میآورند. لازم به ذکر است که پاهای عقبی سروالها بسیار قوی است به طوریکه به آنها امکان جهشهای بسیار بلند را میدهد.
رفتار و عادات طبیعی
سروالها اغلب عادت دارند که در روز فعالیتهای اصلی خود را انجام دهند. این گربه سانان به صورت تنها و منزوی زندگی میکنند و تعیین قلمرو برای آنها بسیار مهم است و هر کدام از سروالها شدیدا بر روی قلمرو خود حساساند.
سروالها بسیار با محیط اطراف تطبیق پذیرند و میتوانند خود را با شرایط سخت وفق دهند. آنها به آسانی از درخت بالا میروند و بر خلاف سایر گربه سانان، با آب مشکلی ندارند و شناگران ماهری نیز هستند.
جمعیت و وضعیت بقا
سالانه بسیاری از سروالها به دلیل ارزشمند بودن پوستشان توسط انسانها شکار میشوند.
سروالها اولین بار در قاره آفریقا توسط محققی آلمانی یافت شدند. به طور کلی سروالها در بخشهای جنوبی و مرکزی آفریقا گسترده شدهاند. سروالها ترجیح میدهند که در مناطق مرطوب زندگی کنند اما تطبیق پذیری بسیار بالای آنها با محیطهای مختلف به آنها اجازه میدهد تا بتوانند در نقاط مختلف دیگری نیز زندگی کنند.
سروالها از نظر وضعیت بقا در دسته «کمترین نگرانی» قرار دارند و این بدین معناست که سروالها در خطر انقراض و یا حتی در معرض نگرانی هم نیستند. اما این مسئله باعث نمیشود که شکار شدن بسیار زیاد سروالها توسط انسانها را نادیده بگیریم. سالانه بسیاری از سروالها به دلیل ارزشمند بودن پوستشان توسط انسانها شکار میشوند.
حقایق
- در میان تمامی گربه سانان، سروالها به نسبت بقیه بدن، بزرگترین اندازه گوش و پاها را در اختیار دارند.
- حس شنوایی سروالها به قدری قوی است که این پستانداران قادرند تا صدای حرکت کردن جوندگان در تونلهای زیرزمینی را هم بشنوند.
- شکارچیان اصلی سروالها را انسانها، پلنگها، شغالها و سگها تشکیل میدهند.
- سروالها به دلیل داشتن پاهای بلند، دوندگان بسیار سریعی هستند و در میان گربه سانان، تنها چیتا از سروال سریعتر میدود.
- سروالها به دلیل داشتن ویژگیهای مثبت بسیار زیاد، شکارچیان موفقی هستند و بیش از پنجاه درصد شانس موفق شدن در شکار کردن را دارند و این درحالی است که سایر گربه سانان ده درصد شانس شکار دارند
تولید مثل
تولههای سروال هنگام تولد نابینا هستند و تنها ۲۵۰ گرم وزن دارند! پس از گذشت یک هفته، چشمان تولهها باز و وزن و اندازه آنها دو برابر خواهد شد. سروال ماده تا پنج ماه از توله خود نگهداری و محافظت کرده و او را آموزش میدهد و توله پس از یک سالگی مستقل میشود. پس از مستقل شدن، تولهها بلافاصله باید برای خود یک قلمرو تعیین کنند و در آن زندگی کنند.
موضوعات مرتبط: فروش,تهیه,مشاوره,پرورش,روش پرورش,انواع اموزش,جزوه، طرح توجیهی,مشاغل جدید,مشاغل خانگی,مشاغل پردرامد، طرح توجیهی,طرح اقتصادی,بازاریابی,سرمایه گذاری,شغل، مشاوره تولید,مشاوره سرمایه گذاری,مشاوره پرورش,فروش
برچسبها: گربه های وحشی, انواع گربه های وحشی, فروش گربه های وحشی, فروش انواع گربه های وحشی