فروش,تهیه,مشاوره,پرورش,روش پرورش,انواع اموزش,جزوه,طرح توجیهی,مشاغل جدید,مشاغل خانگی,مشاغل پردرامد,طرح توجیهی,طرح اقتصادی,بازاریابی,سرمایه گذاری,شغل,مشاوره تولید,مشاوره سرمایه گذاری,مشاوره پرورش,فروش
فروش طرح اشتغالزایی پرورش مار سمی ، فروش طرح توجیهی پرورش مارسمی 09306131008
مار، جانوری خزنده، گوشتخوار، کشیده (دراز) و بدون پا است که به دلیل نداشتن پلک و گوش بیرونی میتوان آنها را از مارمولک بیپا جدا کرد. مارها جانورانی، خونسرد، از گروه آب پرده داران و مهرهدارانی است که بدنش از پولکهایی که با هم همپوشانی دارند، پوشیده شدهاست.
مار از ردهٔ خزندهچهرگان، زیرردهٔ دوکمانان، فرورده پولکسوسمارشکلان، بالاراستهٔ پولکخزندگان، راستهٔ پولکداران، زیرراستهٔ ماران (Serpentes) است.
بیشتر گونههای مار، جمجمه ای دارند که چندین مفصل بیشتر از اجداد مارمولکشان دارد. این جمجمه به آنها اجازه میدهد تا شکارهای بسیار بزرگتر از سرشان را با کمک آروارههایی که به شدت جابجایی پذیرند ببلعند. اندام درونی بدن مارها برای تطبیق بیشتر با بدن کشیده و درازشان، به گونهای است که عضوهای جفت در آنها مانند کلیهها به جای آنکه در دو سوی بدن باشد، یکی پس از دیگری قرار گرفته همچنین بیشتر آنها تنها یک شش دارند که کار میکند. برخی گونههای مار هنوز لگن خاصره دارند و یک جفت اندام بازماندهٔ ژنتیکی ناخن مانند در دو سوی پارگین آنها دیده میشود.
مارها غیر از قطب جنوب، برخی خشکیهای بزرگ مانند ایرلند و زلاندنو و بسیاری از جزیرههای کوچک اقیانوس اطلس و مرکز اقیانوس آرام در همهٔ قارهها زندگی میکنند. البته دریاماران در سراسر اقیانوس هند و آرام پراکنده شدهاند. تا کنون نزدیک به ۲۰ تیره از مار که شامل ۵۰۰ سرده و نزدیک به ۳۴۰۰ گونه است، شناسایی شده است.
بزرگی طول مارها از ۱۰ سانتیمتر برای مار قلمی تا ۶٫۹۵ متر برای پایتون مشبک گسترده شدهاست. سنگوارهای از مار به نام تیتانوبوآ یافت شده است که ۱۳ متر طول داشته است. احتمالاً نسل مارها یا به مارمولکهای آبی یا به مارمولکهای زیرزمینی در دوران ژوراسیک با آخرین فسیل مربوط به ۱۴۳ تا ۱۶۷ میلیون سال پیش بازمیگردد. گوناگونی مارهای امروزی به نظر مربوط به دورهٔ پالئوسن در دورهٔ ۶۶ تا ۵۶ میلیون سال پیش است. قدیمیترین توصیفی که از یک مار پیدا شده مربوط به پاپیروس بروکلین است.
بیشتر مارها زهر ندارند آن دستهای که زهرآگین اند هم در درجهٔ نخست از آن برای شکار و کشتن طعمهٔ خود استفاده میکنند تا برای دفاع شخصی. برخی مارهای زهرآگین میتوانند باعث زخم شدید در انسان حتی مرگ شوند. مارهای بی زهر شکار خود را میتوانند زنده بخورند یا آن را نخست با پیچیدن به دور طعمه و فشردن میکشند سپس میخورند.
برای تماشای انواع مارها در برخی کشورها مکانهای ویژهای وجود دارد به نام مارسرا.
پراکندگی
نمایش تقریبی توزیع مار در جهان، قهوهای کمرنگ مربوط به دریاماران و پررنگ مربوط به مارهای خاکی است.
در جهان بیش از ۲۹۰۰ گونه مار وجود دارد که از مدار قطبی یعنی اسکاندیناوی تا استرالیا پراکنده شدهاند. مارها در همهٔ قارهها به جز قطب جنوب، دریاها و ارتفاعات بیش از ۴۹۰۰ متر (۱۶۰۰۰ پا) در هیمالیای آسیا دیده میشوند. جزیرههای فراوانی بدون مار اند مانند جزیره ایرلند، ایسلند و زلاندنو (البته آبهای زلاندنو هر از گاهی میزبان مار دریایی شکمزرد و Laticauda colubrina است).
زهرمار، یک سم کشنده است که سالانه صدها نفر از مردم جهان، جان خود را به خاطر آن از دست میدهند. با این حال، اکثر گونههای مارسمی نیستند. مهم نیست اهل سفر باشید یا نه خطر روبروی با مار در هر شرایطی ممکن است، هرچند در شهرهای بزرگ این خطر بسیار کم است، ولی احتیاط شرط عقل است و بهترین گزینه برای مقابله با خطرهای احتمالی مارگزیدگی این است که در درجه اول با انواع مارها و روشهای تشخیص سمی بودن یا غیر سمی بودن آن آشنا شوید.
کلمه «مار» تداعی کننده تصویری از یک موجود سمی و خطرناک است که بیشتر در چالههای سیاه و تاریک میخزد؛ اما واقعیت کمی متفاوت است. مارها موجودات ترسویی هستند و اغلب دوست دارند از موجودات متجاوزی همچون انسانها دوری کنند. هنگامی که موجود مزاحمی میبینند علائم هشداردهندهای ایجاد میکنند و تا زمانی که این موجود مزاحم، آسیبی مانند کشتن یا خراب کردن آشیانه مار را به دنبال خود نداشته باشد، مارها سعی میکنند از او دوری کنند (البته این موضوع درباره جنس مؤنث در برخی از گونهها که وظیفه دفاع از آشیانه را دارند، صادق است). آنها به وسیله روشهای مختلفی همچون تکان دادن سریع دم (مارهای زنگی)، بلند کردن و تکان دادن سر (مار کبرا) و ترشح ماده سمی به سمت متجاوز (همه مارهای سمی)، به او هشدار میدهند. همین امر موجب میشود آنها زمان بیشتری برای فرار داشته باشند. مارها تنها زمانی از ترشح زهر استفاده میکنند که چارهای نداشته باشند؛ به عبارت دیگر ترشح زهر، آخرین سلاح مارها در برابر افراد متجاوز است.
سم یا زهر
مارها اغلب سمی یا غیر سمی نامگذاری میشوند. با این حال عبارت «سمی» یک واژه عمومی است. این واژه معمولاً به موادی اطلاق میشود که در زمان تزریق و یا بلعیدن میتواند مضر باشد. مثلاً قارچ سمی، الکل دناتوره (الکل تغییر ماهیت داده شده) یا سایر موارد مضر برای بدن، اما «زهر» یک واژه خاص برای مواد سمی است که توسط یک حیوان همچون مار، عنکبوت یا عقرب ایجاد میشود.
سموم ترشح شده توسط این حیوانات در واقع داخل بدن خود آنها تشکیل میشود و تنها زمانی که در بافتهای قربانی (همچون خون که در واقع یک بافت است) تزریق شود، عوارض جانبی خواهد داشت. انسانها میتوانند زهرمار را بدون هیچ عوارض جانبی، ببلعند و سپس هضم نمایند. با این حال، این کار نیازمند یک سیستم گوارش کاملاً طبیعی و سالم بوده که البته داشتن چنین دستگاه گوارش بینقصی در طبیعت نادر است.
زیست
تیتانوبوآ ماری به طول ۱۲٫۸ تا ۱۳ متر بوده که اکنون منقرض شده است، پس از آن پایتون مشبک به طول ۶٫۹۵ متر قرار دارد که به عنوان بلندترین گونهٔ موجود مار ثبت شده است. مار آناکوندای سبز به طول ۵٫۲۱ متر هم به عنوان سنگینترین مار جهان ثبت شده است.
در سوی دیگر ترینها، کوچکترین مار موجود به نام مار نخی باربادوس (Leptotyphlops carlae) با طول ۱۰٫۴ سانتیمتر قرار دارد که کوتاهترین مار جهان است. بیشتر مارها جانورانی کوچک اند و طولی کمتر از ۱ متر دارند.
حواس
بویایی
مارها با بو کشیدن شکار خود را پیدا میکنند. آنها با کمک زبان چنگالی خود ذرات موجود در هوا را جمعآوری میکنند و آن را به اندام ژاکوبسون موجود در دهانشان منتقل میکنند تا بررسی شوند. دو شاخ بودن زبان به مارها کمک میکند تا به صورت همزمان به حس بویایی و چشایی جهت دار دست یابند. آنها پیوسته زبان خود را حرکت میدهند تا از ذرات موجود در هوا، آب و خاک نمونه برداری کند، مواد شیمیایی موجود در آنها را تجزیه و تحلیل کند تا تشخیص دهد که آیا شکار یا مزاحمی در محیط پیرامون قرار دارد یا خیر. زبان چنگالی برای مارهایی که به زیر آب میروند مانند آناکوندا هم به خوبی کار میکند.
بینایی
توان بینایی در میان مارها بسیار متفاوت است برخی مارها تنها میتوانند روشنایی را از تاریکی تشخیص دهند در حالی که برخی دیگر بینایی خوبی دارند. اما نکتهٔ مهم دربارهٔ همهٔ آنها این است که همهٔ آنها به اندازهٔ کافی میبینند با اینکه ممکن است تیزبین نباشند اما میتوانند حرکات طعمه را ردیابی کنند.[۱۵] در حالت کلی بینایی مارهای درختی از مارهای خاکی (زیرزمینی) بهتر است. برخی مارها مانند مار آسیایی تاک (Asian vine) دارای دید دوچشمی است، اما چشمانش میتوانند بر روی یک چیز همزمان تمرکز کنند. در بیشتر مارها، جانور برای تمرکز بر روی یک جسم و دیدن آن، عدسی چشم نسبت به شبکیه پس و پیش میشود درحالی که در دیگر آبپردهداران عدسی چشم کش میآید. مردمک چشم مارهای شب زی، شکاف مانند است درحالی که مردمک چشم مارهایی که در روز بیدارند، به صورت گرد است.
حساسیت به پرتوهای فروسرخ
افعیهای پیت، پایتونها و برخی مارهای بوآ، در شیارهای عمیق پوزهشان گیرندههای حساس به پرتوهای فروسرخ دارند که به آنها اجازه میدهد پرتوهای گرمای ناشی از بدن جانوران خونگرم مانند پستانداران را «ببینند». در افعیهای پیت، این شیارها میان سوراخهای بینی و چشمها قرار دارد. دیگر مارهای حساس به پرتوهای فروسرخ، حفرههای کوچکی روی لب بالایی، درست زیر سوراخ بینی شان را پوشانده است که به کمک آنها پرتوهای فروسرخ را تشخیص میدهند.
حساسیت به لرزش
بخشی از بدن مار که با زمین تماس دارد به شدت به لرزش حساس است درنتیجه میتواند کوچکترین لرزش در زمین یا هوا که در اثر حرکت جانوران نزدیک شونده ایجاد میشود را حس کند.
پوست
پوست مار از پولک پوشیده شدهاست. برخلاف این باور که مردم فکر میکنند مارها پوستی لزج مانند کرم دارند باید گفت کاملاً برعکس، مار، پوستی نرم با بافتی خشک دارد. بیشتر مارها با بهرهگیری از پولکها خاص شکم میتوانند روی زمین بخزند یا از یک سطح بالا روند. پولک مار میتواند نرم، خاردار یا دانهای باشد. پلک مارها شفاف است که به آن پولکهای «تماشا» میگویند این پلک همواره بسته است.
فرایند ازدست دادن پولکها، پوستاندازی نام دارد. برای یک مار لایهٔ کامل بیرونی پوست به صورت یک لایهٔ تکی کنده میشود. پولکهای مار گسسته نیست مگر لایهٔ روپوست، به این ترتیب با هر پوستاندازی پولکها دانهای کنده نمیشوند بلکه به صورت یک لایهٔ بیرونی از جا در میآیند مانند جورابی که پشت رو شده باشد.
شکل و شمار پولکها روی سر، پشت و شکم مارها ویژه است و از آن برای کاربردهای آرایهشناسی استفاده میشود. نامگذاری پولکها در درجهٔ نخست بر پایهٔ جای آنها در بدن مار است. برای نمونه، میتوان به مارهای کائنوفیدیان (Caenophidia) اشاره کرد: گستره و ردیفهای پولکهای پشتی متناظر با مهرههای دمی است و به دانشمندان اجازه میدهد تا بدون کالبدشکافی مهرههای جانور را بشمارند.
مارها مانند جانوران دیگر پلک ندارند بلکه چشمان آنها با پولکهای شفاف پوشانده شدهاست. چشمهای مار همواره باز است تنها برای خواب شبکیه چشم بسته میشود یا صورتشان را در لایههای بدن فرو میبرند و آن را میپوشانند.
پوستاندازی
پوستاندازی چندین کاربرد دارد، نخست آنکه پوست کهنه و فرسوده با پوست تازه جایگزین میشود. دوم آنکه کمک میکند تا جانور انگلها را از خود دور کند. باور بر آن است که در جانورانی مانند حشرات، پوستاندازی کمک میکند تا بدن رشد کند اما این مسئله برای مارها هنوز مورد بحث است.
فرایند پوستاندازی چندین بار در زندگی یک مار روی میدهد. پیش از هر پوستاندازی مار از خوردن پرهیز میکند و اغلب پنهان میشود یا به یک جای امن میرود. درست پیش از پوستاندازی، پوست مار خشک و کدر میشود و چشمها به رنگ آبی کدر (ابری) در میآید. سطح درونی پوست کهنه مایع میشود، این باعث میشود تا پوست کهنه از پوست نو که در زیر قرار دارد جدا شود. پس از چند روز چشمها دوباره شفاف میشود و مار به بیرون از پوست کهنه میخزد. پوست کهنه در نزدیکی دهان میشکند و مار میتواند با مالیدن خود بر روی سطحهای زبر بیرون بیاید. در بیشتر موارد پوست کهنه رو به پشت و از سر تا دم کنده میشود مانند یک جوراب که پشت رو شده باشد. پوست تازه بزرگتر و روشنتر است.
یک مار بالغ یک یا دو بار در سال پوستاندازی میکند در حالی که یک مار جوان و در حال رشد میتواند تا چهار بار در سال این کار را انجام دهد. پوست مردهٔ کنده شده به خوبی الگوی پولکهای بدن مار را نشان میدهد اگر پوست کنده شده آسیب ندیده باشد از روی آن میتوان مار را شناسایی کرد. این نو شدن دورهای در مارها باعث شده تا مار به نماد بهبودی و پزشکی تبدیل شود.
استخوانبندی
استخوانبندی بیشتر مارها تنها از یک جمجمه، لامی، ستون مهرهها و دنده تشکیل شدهاست البته مارهای خانوادهٔ هنوفیدیا بازماندههایی از لگن خاصره و اندامهای پشتی از نسلهای قبل، در آنها بجای مانده است.
جمجمهٔ مار شامل یک بخش صلب و کامل برای اعصاب (neurocranium) است که بسیاری از استخوانهای دیگر اتصال ضعیفی به آن دارند بویژه استخوانهای فک که برای خوردن شکارهای بزرگ به آسانی جابجا میشوند. سمت راست و چپ فک پایینی تنها با یک رباط انعطافپذیر به هم وصل شدهاند از این رو میتوانند به میزان زیادی از هم فاصله بگیرند. بخش انتهایی استخوانهای فک پایینی با یک استخوان چهارگوش (quadrate) مفصل شدهاند که این اتصال به تحرک بیشتر فک کمک میکند. همچنین استخوان چهارگوش و استخوانهای مربوط به فک پایینی به مار کمک میکنند تا هر گونه لرزشی در زمین را حس کنند. چون هر لبهٔ فک میتواند به طور مستقل نسبت به دیگری جابجا شود مارها فک خود را بر روی سطح به صورت شل و آزاد میگذارند تا بتوانند صداهای پیرامون را به صورت استریو دریافت و شکار را شناسایی کنند. مارها با وجود نداشتن گوش بیرونی و استخوانهای کوچک گوش که مکانیسم تطبیق امپدانس را به عهده میگیرند؛ میتوانند با کمک گذرگاه اتصال فک -استخوان چهارگوش - استخوان رکابی، لرزش و حرکتهای به اندازهٔ یک آنگستروم را نیز حس کند.
استخوان لامی، استخوانی کوچک است که در پشت و بخش زیرین جمجمه، در ناحیهٔ «گردن» قرار دارد و به عنوان اتصالی برای زبان مار عمل میکند، این پدیده در چهاراندامان نیز وجود دارد.
ستون مهرههای مار بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ (یا بیشتر) مهره دارد. مهرههای دم نسبتاً کم اند (اغلب کمتر از ۲۰٪ کل) و دندهای به آنها وصل نیست در حالی که مهرههای دیگر هر کدام دو دنده دارند. مهرههای مار به قدری قوی اند که به جانور اجازه میدهند با اتصال ماهیچههای نیرومند به آن بدون داشتن اندام حرکتی به آسانی جابجا شوند. دم بیشتر مارها برخلاف مارمولک نمیتواند بدون آسیب از بدن جدا شود.
برخی مارها بویژه مار بوآ و پایتونها بقایایی از اندامهای اجداد زیستی شان را هنوز دارند بخصوص یک جفت اندام کوچک که مانند ناخن تیز بهجای پا از دو سوی پارگین بیرون زدهاست، نمود خارجی از اندامهای بجای مانده از نسلهای قبل است.
اندامهای درونی
اندامهای درونی مار، به ترتیب: ۱) مری، ۲) نای، ۴) شش چپ که کوچکتر است، ۵) شش راست، ۶) قلب، ۷) کبد، ۸) معده، ۹) کیسهٔ هوا، ۱۰) کیسه صفرا، ۱۱) لوزالمعده، ۱۲) طحال، ۱۳) روده، ۱۴) بیضه، ۱۵)کلیهها
قلب مار در یک کیسه احاطه شدهاست که به آن پیراشامه میگویند. قلب در بخش دو شاخ نایژه قرار دارد اما به گونهای نیست که در آنجا ثابت باشد بلکه به دلیل نبود دیافراگم میتواند حرکت کند. این ویژگی به مار کمک میکند تا هنگامی که شکارهای بزرگ را میبلعد به قلبش آسیبی وارد نشود. طحال مار به کیسهٔ صفرا و لوزالمعده چسبیدهاست و خون را فیلتر میکند. تیموس در بافت چربی بالای قلب قرار دارد و مسئول ساخت گلبول سفید در خوناست. دستگاه گردش خون در مار بسیار قابل توجهاست چون یک درگاه سامانهٔ کلیوی دارد به این معنی که خونی که از دُم مار میآید نخست از کلیهها رد میشود بعد به قلب بازمیگردد.
از آنجایی که هر چیزی در بدن مار باید لولهای و باریک باشد، شش چپ مار معمولاً کوچک است یا گاهی مارها اصلاً این شش را ندارند.در بیشتر گونههای مار تنها یک شش کار میکند. این شش شامل یک بخش پیشیناست که اندامهای خونی دارد و بخش پشتی که در مبادلهٔ گازها همکاری نمیکند. در برخی مارهای آبی، از شش کوچکتر در استاتیک شارهها برای تنظیم شناوری مار استفاده میشود اما کاربرد آن در مارهای خاکی هنوز روشن نیست.
بسیاری از اندامهایی که در بدن جانوران زوج است مانند کلیه یا اندام جنسی، در بدن مار به گونهای چیده شدهاند که یکی پشت سر دیگری قرار گرفتهاست.
مارها غدد لنفاوی ندارند.
دندان
مار از جمله جانورانی است که دندانهایش پیوسته جایگزین میشوند.
زهر
مارهای کبرا، گرزهماران و گونههای نزدیک به آنها همگی از جمله مارهایی اند که برای بی حرکت کردن یا کشتن شکارشان از زهر استفاده میکنند. زهر در اصل همان بزاق اصلاح شدهٔ مار است که از طریق نیش (دندانهای مار) به شکار میرسد. نیش مارهای زهرآگین پیشرفته مانند گرزهماران و کفچهماران معمولاً پیش از نیش زدن تهی است تا هنگام تزریق زهر کاراتر عمل کند درحالی که در مارهایی مانند boomslang تنها یک شیار در لبهٔ پشتی دارند تا زهر را به زخم شکار منتقل کنند. مارها معمولاً از زهر برای شکار کردن استفاده میکنند و کمتر از آن در دفاع بهره میگیرند.
زهر برای مارها مانند دیگر مایعات بزاقی به عنوان کمکی در هضم غذا و شکستن ترکیبات پیچیدهٔ آن به مواد خوراکی محلول کاربرد دارد. حتی گزیدگی مارهای غیرسمی (مانند گاز گرفتگی یا گزیدگی دیگر جانوران) در محل زخم ایجاد آسیب در بافتها میکند.
برخی پرندهها، پستانداران و گونههایی از مارها (مانند شهمار) که خوراکشان مارهای سمی است، بدنشان نسبت به آسیب زهر برخی مارها مقاوم شده است.مارهای زهرآگین شامل سه خانواده از مارها است و یک دستهٔ مستقل در آرایهشناسی به آن تعلق نمیگیرد.
برخی بر این باورند که عبارت مار زهرآگین کاملاً درست نیست چون زهر یا تنفس میشود و یا خورانده، اما زهر مارها تزریق میشود. با این حال دو استثناء میان مارها وجود دارد، نخست مار رابدوفیس است که زهر را از بدن وزغهایی که میخورد میگیرد و آن را از غدد گردنی به سمت مزاحمان ترشح میکند. استثنای دوم مربوط به جمعیت اندکی از مار بندجورابی در اورگن است که به اندازهٔ کافی زهر از سمندرهای آبی که میخورد در کبدش ذخیره میکند تا برای شکارچیان پیرامون مانند روباهها و کلاغها مسموم باشد.
ترکیب زهرمار در گونههای مختلف و همینطور در هر گونه بر اساس سن، فصل و زمان آخرین ترشح متفاوت است. ترکیبات اصلی آن پروتئین و پلیپپتیدهایی که خاصیت آنزیمی و سمی دارند.زهر مارها ترکیبی پیچیده از پروتئینها است که در غدد زهر در پشت سر مار ذخیره میشود.غدد زهر در دو طرف سر و در غلافی ماهیچهای قرار دارند. در همهٔ مارهای زهردار این غدد رو به مجراهایی به سمت دندانهای خالی یا شیاردار فک بالایی باز میشود. این پروتئینها میتوانند ترکیبی از نوروتاکسین (زهری که به دستگاه عصبی حمله میکند)، هموتاکسین (زهری که به دستگاه گردش خون حمله میکند)، سایتوتاکسین (حمله به سلولها) و دیگر انواع زهرها باشد. تقریباً همهٔ زهرها آنزیم هیالورونیداز دارند که منجر به انتشار سریع زهر در بدن میشود.
مارهای زهرآگین که زهرشان بر دستگاه گردش خون اثر میگذارد با همولیز (تخریب) گلبولهای قرمز باعث ایجاد لخته و نهایتاً مرگ قربانی میشوند دندانهای نیش این مارها معمولاً در جلوی دهانشان است جلو بودن دندانها عمل نیش زدن و تزریق زهر به قربانی را آسان تر میکند. برخی مارها که زهرشان به دستگاه عصبی یورش میبرد (مانند گربهمار حلقهطلایی) دندانهای نیش در عقب دهانشان دارند که این دندانها رو به پشت خم شدهاند این نوع دندان عمل نیش زدن را برای مار دشوار میکند همچنین گرفتن زهر از این نوع دندانها برای دانشمندان دشوارتر است. با این حال کفچهماران مانند کبرا و مارهای براق دندانهای نیششان در جلو قرار دارد. این دندانها توخالی اند و نمیتوانند به سمت جلو بیایند درنتیجه این مارها نمیتوانند با دندانشان قربانی را زخمی کنند (بدن قربانی را خط بیندازند یا دندان را فقط در آن فروکنند مانند چاقو زدن) بلکه باید واقعاً آن را گاز بگیرند.
به تازگی پیشنهاد شده است که همهٔ مارها میتوانند تا حدی زهرآگین باشند اما مارهای بی خطر زهر ضعیف دارند و دندان نیشی ندارند که با آن آسیب برسانند. درنتیجه بر اساس این نظریه بیشتر مارهایی که به عنوان بدون زهر شناخته میشوند همچنان بی خطرند چون دندانی که زهر را برساند ندارند یا نمیتوانند به مقدار کافی زهر به انسان برسانند. همچنین این نظریه ادعا میکند که اجداد مارها احتمالاً به مارمولکهای زهرآگین برمیگردد، این نظریه دربارهٔ مارمولکهای زهرآگین مانند هیولای گیلا، پوست منجوقی، بزمجه و موساسوریان که امروزه منقرض شدهاند نیز همین نظر را دارد.
از دیدگاه آرایهشناسی، مارهای زهرآگین دو تیره دارند:
- کفچهماران - کبرا شامل شاه کبرا، مارهای براق، سر-مسی استرالیایی، دریاماران و مارهای مرجانی.
- گرزهماران - گرزهماران، مار زنگی، مارهای سر-مسی/دهان-پنبهای (Agkistrodon contortrix/Agkistrodon piscivorus) و bushmaster ها
خانوادهٔ سومی وجود دارد که شامل مارهایی است که دندان نیششان در عقب است:
- قمچهماران - boomslang، مارهای درختی، گربهمار حلقهطلایی (سرده Boiga)، مارهای تاک (Ahaetulla). البته همهٔ قمچهماران زهرآگین نیستند
مشاورمشاغل جدید,طرح توجیهی,مشاغل پولساز...